کسانی که به تفریحات عجیب و پر هیجان علاقمندند احتمالاً از یک نوع سرگرمی جالب و کاملا ابتکاری که” تاب شیطان” نام دارد، لذت فراوان خواهند برد. زمانی یکی از این نوع تاب ها در لنینگراد وجود داشت؛ ولی چون من خود آن را ندیده ام برای تشریحش، از مجموعه ی سرگرمی های علمی فِدو کمک می گیرم.

تاب شیطان
تاب شیطان

“این تاب یه یک میله ی افقی، که در دیوار های اتاق فرو رفته و مقداری تا سقف فاصله دارد، آویزان است. پس از اینکه  همه در جای خود در تاب می نشینند مسئول تاب، درب را قفل کرده و تخته ای که به عنوان راهرو برای بالا رفتن به داخل تاب به کار می رود را برمی دارد، سپس به آن هایی که در تاب نشسته اند می گوید که اکنون ایشان را به یک سفر کوتاه هوایی خواهد برد. تاب را کمی تکان می دهد و خودش مثل سورچی در پشت مسافرین می ایستد یا از آن جا خارج می شود. در این ضمن به تدریج دامنه ی تاب اوج می گیرد تا اینکه بالاخره یک دایره ی کامل را بپیماید.

سرعت تاب پیوسته و به طور محسوسی افزایش می یابد و به مسافران احساس عجیبی دست می دهد. بیشتر آن ها با اینکه از طرز کار آن به خوبی آگاهند، فکر می کنند که به طور معلق در فضا پرواز می کنند. این فکر در آن ها به قدری قوت می گیرد که بی اراده محکم به صندلی می چسبند تا مبادا بیفتند. سپس حرکت تاب به تدریج آهسته می شود تا پس از چند ثانیه به کلی می ایستد.

در عمل تاب در تمام مدت ساکن است: “چیزی که می چرخد خود اتاق است که به کمک دستگاه بسیار ساده ای به دور کسانی که درتاب نشسته اند گردش می کند. وسایل و تزئینات اتاق به دیوار ها و سقف چسبیده اند. چراغ حباب دار رومیزی به میز محکم شده است تا به راحتی با آن بچرخد. متصدی،که ظاهراً تاب را هل می دهد، عملا کاری جز انجام یک رشته حرکات هماهنگ با نوسانات جزئی اتاق ندارد و فقط وانمود می کند که دارد هل می دهد. ظواهر را طوری درست کرده اند که همه چیز به ایجاد یک خطای کامل کمک می کند.”

چنان که می بینید راز این مسئله بسیار ساده است. اما یقین دارم که شما هم، که اکنون به همه ی رموز این وسیله واقف شده اید، اگر در این تاب بنشینید تسلیم این اغفال خواهید شد. آن قوی تر از شماست!

پوشکین شعر کوچکی به نام “حرکت” سروده است:

حکیمی ریشو (Xenon، زنون فیلسوف یونانی که در حدود سال های ۵۰۰ قبل از میلاد می زیست، مدعی شد که در جهان همه چیز ساکن است. او می گفت: “تنها خطای احساس سبب می شود که ما فکر کنیم  اجسام در حرکتند.”)، ادعا کرد که: ” حرکت وجود خارجی ندارد.”
دیگری (Deogenes) در جواب او فقط برخاست و به راه افتاد. به راستی که این پاسخی بود مناسب و از هر گفته یا نوشته ای گویاتر.

و اینک؛ ای دوستان عزیز، این داستان خنده آور مطلب روشن دیگری را به خاطرم آورد؛ با اینکه ما همه روزه شاهد حرکت خورشید در آسمان هستیم ولی در حقیقت حق با گالیله بود.

و اکنون شما، با اطلاعاتی که از طرز کار این تاب به دست آورده اید، برای کسانی که از راز آن بی خبرند در حکم گالیله خواهید بود؛ با این تفاوت که گالیله می گفت خورشید و ستارگان ثابت هستند و این خود ما هستیم که، بر خلاف آنچه به ظاهر مشاهده می شود، در چرخشیم. اما در این جا شما باید بگویید که تاب ثابت است و اتاق و تزئینات آن به دور تاب می گردد. در چنین حالتی چه بسا که شما هم دچار همان سرنوشت شوم گالیله شوید و به شما به چشم کسی نگاه کنند که منکر واضحات و بدیهیات شده و علیه واقعیت قد علم کرده است…

امتیاز دهید: ستاره ی سمت راست یعنی یک امتیاز و ستاره ی سمت چپ یعنی پنج امتیاز.
[تعداد: 7 میانگین: 5]
ارتقاء کسب و کار شما

ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید