درآن زمان که طب کلاسیک یونان بر اثر مطالعاتی بر روی جراحات وارده در میدان های ورزشی رو به تکامل می رفت علم جراحی غربی از میان شکنجه ها و بی رحمی های بشری سر برآورد؛ آری از اتاق های شکنجه و از زندان های تاریک و سیاه چال های قرون وسطی بود که جراحی پا به عرصه ی وجود نهاد. شکنجه های بی شماری که در این دوره از حیات بشر به وسیله ی مامورین مخصوص حکام و سلاطین مستبد انجام می گرفت سبب می شد میرغضبانی مجرب و ورزیده که در کار شکنجه استاد بودند پدید آمدند و این قبیل افراد می توانستند آزمایش های گوناگونی روی استخوان ها و سایر اعضای انسانی به عمل آورند زیرا کاری که بدان ها سپرده شده بود آنان را در اجرای چنین تجربیاتی آزاد می گذاشت و چون طبق فرمان امیر و فرمانده ی مستبد، محکوم را برای گرفتن اعتراف شکنجه می کردند بنابراین مامورین شکنجه می بایستی آن قدر در کار خود ماهر باشند که محکوم در موقع شکنجه نمیرد! در غیر این صورت سرنوشت هولناکی در انتظار میرغضب بود، اما به ندرت اتفاق می افتاد که متهمی در زیر شکنجه جان دهد. از این رو مامورین شکنجه یک رشته معالجات را از راه تجربه فرا گرفته بودند و شغل میرغضبی معمولاً در عین حال شغل درمانی بود! او باید بتواند اعضای پاره شده یا استخوان شکسته را ترمیم کند تا حدی که دست کم بتوان آن بیچاره را برای بار دوم و در صورت لزوم برای بار سوم روی سه پایه و دستگاه قرار داد.

اما نگرانی از مرگ مجروح یا جراح، تنها مربوط به قرون وسطی نمی شد؛ اگر چند سده در تاریخ جلو بیایم، زمانی که باکتری شناسی و میکروب شناسی هنوز پیدا نشده بود، پزشکی به نام “ادلف لوبر” اهل “کیل”، از طرفداران پر و پا قرص و با حرارت به این علم به شمار می رفت. او مجبور بود برای در امان نگاه داشتن بیمار از عفونت کشنده، از “فنل” به عنوان یک ماده ی ضدعفونی کننده استفاده کند، اما برای این که بخار سمی فنل، که بیشتر جراحان از آن می ترسیدند را بی خطر سازد و بتواند در هوایی کاملاً آزاد و خالص کار کند، در سال ۱۸۸۵ کلینیک خود را در میان جنگلی خالی از سکنه و دور از شهر بنا نهاد. هیچ کس به آنجا نمی رفت مگر این که با پزشک کار داشته باشد. هیچ چیز ناپاک و آلوده ای تا شعاع چند کیلومتری آن محل حق ورود نداشت. هوای جان افزای جنگلی، توسط یک سیستم مخصوص و پیچیده به وسیله ی بادبزن های متعدد و عبور از صافی های ضخیم، تصفیه و به داخل اتاق عمل وارد می شد. وجود هر گونه فضولات در آن کلینیک کاملا ممنوع بود و پس از انجام عمل هر آنچه باقی مانده بود به حیاط حمل و به سرعت رانده می شد. کسانی که در این جا کار می کردند تحت قوانین و تشریفاتی سخت و جدی قرار داشتند. در این کلینیک پنج اتاق عمل با پنج درجه ی تصفیه مختلف که هوای هر اتاق به اندازه ی معینی تصفیه شده بود، با پنج دسته کارمند که هر کدام مجهز به وسائل و ابزار کامل برای نابود کردن میکروب ها بودند، وجود داشت و جراح و دستیارانش پس از این که کاملاً خود را شست و شو می دادند حق داشتند که به اتاق عمل وارد شوند. هنگامی که از آستانه ی در می گذشتند با بارانی از ماده ی سمی و ضدعفونی کننده ی کلرو مرکوریک استقبال می شدند! در سکوت عمیق، روپوش های سفید و بلند و نو را با پیش بند و کلاه سفید می پوشیدند و دوباره تشریفات شست و شو انجام می گرفت، بازو و دست و صورت را به کلرو مرکوریک آغشته می کردند  و سپس محلول را به دیوار ها و کف زمین می پاشیدند و این کار از هنگام عمل شروع می شد.

اتاق عمل در جنگل
اتاق عمل در جنگل
امتیاز دهید: ستاره ی سمت راست یعنی یک امتیاز و ستاره ی سمت چپ یعنی پنج امتیاز.
[تعداد: 1 میانگین: 1]
ارتقاء کسب و کار شما

ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید