اگرچه شکل پایین طرحی ایستاست اما در حال انبساط به نظر می آید، به ویژه زمانی که به طور مستقیم به آن نگاه نمی کنید مانند اکنون که این متن را می خوانید. هنوز هیچ کس دلیلی بر این کژانگاشت نیاورده است.
این یکی دیگر از انواع کژانگاشت های ماری می باشد که توسط اکیوشی کیتوکا مشهور شده است. برای بهینه سازی کژانگاشت می توان اجزای تشکیل دهنده ی آن را تغییر داد. نخستین چیزی که باید دانست این است که اگرچه رنگ آمیزی ها زیبا هستند اما ضروری نیستند:
نمودار پایین، برش عرضی قسمتی از شکل را نشان می دهد. در آن یک خط نازک بسیار تیره (مایل به آبی) و یک خط نازک بسیار روشن (مایل به زرد) را می بینید که خط های کناره نامیده می شوند. در میان آن ها، خط های پهن تری هم وجود دارد که رنگشان خاکستری تیره و روشن است و می توان درخشندگی (از لحاظ فنی: روشنایی) آن ها را تغییر داد.
پیکان های دوسو نشان می دهدند که تراز روشنایی مربوط به خط های پهن می تواند تنظیم شود، چنانچه این تراز ها با هم برابر باشند، هیچ حرکت موهومی وجود نخواهد داشت:
و اگر تراز روشنایی آن ها جا به جا شود، انبساط موهومی تبدیل به انقباض خواهد شد:
چنانچه پهنای خطوط کناره خیلی زیاد باشد، کژانگاشت از بین می رود:
همانطور که می بینید، زیاد و کم شدن تعداد ستاره ها در کژانگاشت نقش مهمی ندارد:
با رنگ های دیگر هم می توان امتحان کرد:
توضیح:
آزمایش کردن با شکل های بالا، ابزاری را برای ساختن انواع دیگری از کژانگاشت های ماری به دست می دهد. تمام آنچه که مورد نیاز است چهار تراز روشنایی متفاوت می باشد. ایده ی روشنایی می تواند به کمک رنگ نیز میسر گردد، رنگ آبی به تیره بودن گرایش دارد: به بیان دیگر برای هر رنگ سه وجه وجود دارد: طیف، روشنایی و سیری (اشباع).