نام “اُلمپیک” چنانکه غالباً می دانند از بازی های معروف “اُلمپیاد” یونان گرفته می شود. این مسابقه های بزرگ ورزشی، معروف ترین مسابقه های نوع خود در دنیای قدیم بود و هر چهار سال یک بار، در میدان های ورزشی “اُلمپیا” در نزدیک اسپارت در مغرب شبه جزیره ی پلوپونر یونان برگزار می شد و در هر کدام از این مسابقه ها تمام شهر ها و نواحی مختلف، بهترین ورزشکاران خود را برای شرکت در مسابقه اعزام می کردند. روی هم رفته این مسابقه های بزرگ ورزشی، مهم ترین واقعه ی زندگانی اجتماعی یونانیان بود. این مردمِ ورزش دوست و هنرمند و با ذوق، به قدری به ورزش های “المپیک” خود اهمیت می دادند که تاریخ یونان را بر حسب دوره های این مسابقه ها تعیین کرده بودند. مثلاً می نوشتند: فلان واقعه دوسال بعد از المپیک پنجم صورت گرفت؛ فلان جنگ یک سال پیش از المپیک نهم وقوع یافت…
از تحول و جریانی که منجر به پیدایش بازی های ورزشی المپیک شد اطلاعات کاملی در دست نیست. ولی تاریخِ نخستین المپیاد کاملاً معلوم است؛ این دوره ی المپیک، در سال ۷۷۶ پیش از میلاد مسیح صورت گرفت و یونانی ها معتقد بودند که ایجاد آن، شاهکار هرکول، پهلوان نامدار اساطیری یونان بوده است.
مردم همه ی ایالات، خود را برای مسابقه آماده می کردند و هنگام مسابقه از تمام شهرها و دهات یونان با کشتی و ارابه و یا پیاده به سوی “المپیا” روی می آوردند. هنگام هر المپیک که به فاصله ی ۴ سال بعد از المپیاد پیشین صورت می گرفت، به قدری جمعیت از اطراف و اکناف یونان جمع می شد که هرگز نظیر آن در هیچ نقطه ی دیگر یونان دیده نمی شد. این مسابقه ها هر بار پنج روز به طول می کشید و در آن انواع و اقسام ورزش ها مانند ارابه رانی، دو، کُشتی، وزنه پرانی، شنا، پرش و بازی های مختلف صورت می گرفت.
جایزه ی برندگان صرفاً جنبه ی معنوی داشت، یعنی پولی به آن ها داده نمی شد. ولی درجه ی شهرت و احترام و محبوبیت برندگان المپیک به قدری در نزد مردمِ ورزش دوست یونان زیاد بود که هر ورزشکاری که برنده ی المپیک شناخته می شد با شکوه و جلال و تشریفات رسمی در حالی که جامه ای ارغوانی بر تن کرده و بر سر، تاج معروفِ المپیک را نهاده بود، سوار بر ارابه ای با چندین اسب، در میان هلهله ی هزاران نفر که سر راه او صف کشیده بودند، وارد شهر می شد و برای ورود او قسمتی از حصار شهر را می شکافتند تا وی از آن داخل شهر شود و بدین ترتیب نشان می دادند که در نظر آن ها حصار واقعی شهر، سینه ی آن قهرمانی است که برنده ی المپیک شده است.
در شهر تا چند روز به افتخار او جشن های متعدد برپا می شد. شاعران در ستایشش شعر می خواندند و زیبا رویان شهر برایش دسته ی گل می آوردند و دولت برای همیشه خانه ی باشکوهی در اختیارش می گذاشت و او را از پرداخت مالیات معاف می کرد. چنان که اگر غرور وی را از راه به در نمی برد، تا آخر عمر خود راحت بود و دیگر غم معاش نداشت، زیرا جیره ای برای او معین می شد تا همیشه دریافت کند.
دوره ی این مسابقه ها تا سال ۳۹۳ میلادی یعنی بیش از هزار سال به طول انجامید. در این تاریخ تئودور اول، امپراطور روم شرقی که مسیحی شده بود، المپیاد را بقایای رسوم بت پرستی نامید و آن را ممنوع اعلام کرد؛ دو سال بعد نیز در سال ۳۹۵، گت ها در حمله ی وحشیانه ی خود به یونان، معبد بزرگ المپی و موسسات و ساختمان های ورزشی را آتش زدند و غارت کردند و بدین ترتیب دوره ی بازی های المپیکِ معروفِ یونان به پایان رسید.
پس از پانزده قرن
درست ۱۵۰۰ سال بعد، بازی های المپیک به صورت جهانی زنده شد و به سرعت اهمیتی روزافزون پیدا کرد، تا جایی که امروزه المپیک بزرگترین رویدادهای ورزشی است و اهمیت آن در سرتاسر جهان، اهمیت این مسابقه ها در دوران شکوه یونان کهن را به خاطر می آورد.
کسی که به فکر تجدید این رسم پرافتخار باستانی و برقراری ورزش های المپیک در دنیای امروز افتاد، “پیر دو کوبرتن” فرانسوی بود، او از جمله ی کسانی است که در نیمه ی دوم قرن نوزدهم، برای تقویت نیروی ملی فرانسوی ها، به تبلیغات شدید در راه گسترش ورزش و تقویت نیروی جسمانی جوانان پرداخته بودند.
کوبرتن که بیست و شش سال بیش نداشت، در سال ۱۸۸۸ در انگلستان کتابی درباره ورزش نوشت و در سی سالگی طی کنفرانسی در تالار بزرگ دانشگاه “سوربنِ” پاریس، درباره ی بازی های ورزشی معروف المپیک و زنده کردن آن ها در دنیای نو به تفصیل سخن راند. در سال ۱۸۹۴، کمیته ای به نام اتحادیه ی مرکزی ورزش فرانسه، زیر نظر پیر دو کوبرتن تشکیل شد و درباره ی برقراری عملی مسابقه های المپیک به کار پرداخت، به این ترتیب نخستین مسابقه ی المپیک عصر جدید، در سال ۱۸۹۶ برپا شد و افتخار برگزاری آن، به یاد گذشته، به آتن پایتخت یونان تعلق گرفت.
از آن سال تا کنون، جز در دوره ی جنگ های جهانی، هر چهار سال یک بار مسابقه ی بزرگ المپیک در یکی از کشورهای قاره های پنج گانه برگزار می گردد. مرکز دائمی کمیته ی بین المللی المپیک در شهر لوزان در سوئیس است. شعار المپیک از روز اول این سه کلمه تعیین شد:
Fortius: قوی تر
Altius: بالاتر
Citius: تندتر
و پرچم المپیک نیز پرچم سفید بی حاشیه ای است که بر روی آن، پنج حلقه به پنج رنگ مختلف، به نشانه ی همکاری و اتحاد ورزشکاران پنج قاره ی جهان، در داخل هم رفته اند. از این حلقه ها، سرخ نشان آمریکا، سیاه آفریقا، سبز استرالیا، زرد آسیا و آبی اروپا است. در سال ۱۹۲۰، دولت بلژیک پرچم رسمی المپیک را به کمیته ی بین المللی المپیک هدیه کرد و مقرر شد که این پرچم پس از پایان هر دوره، به امانت نزد شهری که آخرین مسابقه ها در آن صورت گرفته است باقی بماند تا در دوره ی بعد به شهر آینده واگذار شود.
در سال ۱۹۳۶ در برلین، یک سمبل تازه به شعار های معروف، آتش المپیک و پرچم پنج حلقه ای اضافه شد و آن شیپور المپیک با این پیام بود: “من تمام جوانان جهان را به خود می خوانم.”
آتش المپیک بزرگترین مظهر بازی های المپیک است؛ این مشعل باید در آغاز هر دوره ی مسابقه های المپیک در محل اصلی این بازی ها، یعنی در المپیا (یونان) افروخته شود و از آن جا دست به دست توسط ورزشکاران یونان و همه ی کشورهای مسیر، به محل بازی های المپیک برسد. ورزشکاران معمولاً در فواصل معین، مشعل را از ورزشکار دیگر تحویل می گیرند و با دو آن را به جایی که ورزشکار بعدی منتظر است می برند و به دست او می سپارند و این کار در تمام طول خشکی ادامه می یابد.