در تاریخ ادبیات زبان های زنده ی امروزی و برخی از زبان های فراموش شده، به فصلی از خدایان یونان بر می خوریم. این خدایان، ارباب انواعی هستند که هر کدام از آن ها بر چندین جنبه ی گوناگون از زندگی انسان و کره ی زمین و آن چه مربوط به عالم وجود است نظارت و سرپرستی دارند. این خدایان از لحاظ سلسله مراتب و طبقه بندی قدرت و سستی، مانند مردم زمین می باشند؛ برخی خیلی مقتدر و بعضی دارای توانایی محدود هستند، عده ای نیز در خدمت بزرگتر ها کار می کنند.

مقر خدایان بزرگ و اصلی، قله ی کوه المپ است. از این قله ی مرتفع، زئوس (ژوپیتر) خدای خدایان، فرامین خود را به سایر خدایان صادر می کند و خدایان هر کدام خانه ای مخصوص خود دارند. قله ی المپ، مرتفع ترین قله ی یونان است و شعرا  فکر می کردند که این قله با آسمان تماس دارد. تعداد خدایان اصلی ۱۲ می باشد و به زبان رومی از این قرارند: ژوپیتر، یونو، نپتون، سرس، مینرو، آپولو، دیانا، مارس، ونوس، وولکان، مرکوری، وستا.

ژوپیتر (زئوس):

فرزند کرنوس و رئا، خدای خدایان و خدای مردم روی زمین است. ژوپیتر با یونو (هِرا) ازدواج کرد. این زن که خود جزو خدایان بود، رسما شریک مقام خدایی زئوس شد و با او در اداره ی جهان شرکت جست. هرا که الهه ی بسیار زیبائی بود، در واقع خواهر زئوس محسوب می شد، زیرا هر دو از کرونوس “جوهر هستی” زاده شده بودند. زئوس در ابتدا به صورت خدای نور و آسمان حکمرانی می کرد ولی کم کم به صورت بزرگ ترینِ خدایان درآمد و صاحب اختیار مطلق شد. وی خدای حامی سرزمین یونان نیز هست و تمام یونانیان تحت حمایت خاص او هستند.

زئوس
زئوس

یونو (هِرا):

ملکه ی آسمان و ربه النوع زنان جهان بود و در عین حال الهه ی ازدواج و زناشویی و الهه ی مادری نیز محسوب می شد. او را همیشه نمونه ی کامل و زوجه ی عاقل و وفادار می شمردند. بر پیشانی تاجی زیبا و برتن جامه ای بلند داشت که همه ی اندامش را می پوشاند. در یک دست عصای جواهرنشان که فاخته ی کوچکی بر بال های آن بود داشت و با دست دیگر، اناری که در یونان مظهر عشق زناشویی و تولید مثل است را گرفته بود. معابدی که برای پرستش این الهه ساخته می شد همیشه در بلندی ها قرار داشت، معروف ترین آن ها در کوسی بود.

هرا
هرا

مینرو (آتنا):

آتنا الهه ی عقل و هنر است. وی را در تمام یونان می پرستیدند و به خصوص در آتن مورد ستایش خاص بود، زیرا آتنی ها اورا الهه و حامی شهر خود می شمردند و نام آتنا نیز از کلمه ی آتن گرفته شده است. بعد ها رومیان نیز او را به اندازه ی یونانیان مورد پرستش قرار دارند.

آتنا
آتنا

آتنا دختر خدای خدایان بود. مادر او متیس الهه ای است که مظهر عقل کل است. دو الهه ی دیگر، از این رب النوع نزد زئوس بد گوئی کردند و گفتند که ممکن است فرزند این زن، تو را از تخت خدایی فرود آورد. زئوس ترسید و متیس را که فرزندی در رحم داشت بلعید. اندکی بعد در سر خود دردی شدید حس کرد و این درد نُه روز و نُه شب ادامه داشت. در این هنگام بود که هفائستوس خدای صنعت به کمکش رسید و با تبری سرش را شکافت و الهه ی زیبا بیرون آمد و بلافاصله فریادی از پیروزی کشید.

وستا (هِستیا):

وستا الهه ی آتش است. آتش در نزد یونانیان، مثل همه ی ملل آریایی مقدس بود و هسته ی مرکزی خانواده به شمار می رفت. اصولا کانون خانوادگی نامی است که از کلمه ی آتش آمده است و این الهه بر آتش خانوادگی نظارت می کرد و از این راه، سرپرستی خانواده ها را به عهده داشت. هستیا تنها الهه ای است که زاده ی خیال پردازی یونانیان نبود، بلکه ریشه ی اصیل آریایی و بسیار قدیمی تر از سایر ارباب انواع یونان داشت.

هستیا
هستیا

آپولو یا فابوس (آپلون):

آپولو پسر ژوپیتر است و در جزیره ی دولوس به دنیا آمد. وی رب النوع موسیقی، هنر، شعر و بسیاری چیزهای دیگر بود. آپولو در اصل خدای نور و روشنایی است بدین دلیل او را در یونان فابوس نامیده اند که معنی درخشان می دهد. آپولو خدای غیب گویی و همچنین خدای شبانان نیز بود و ماموریت حفظ و حراست گله ها و گوسفندان را داشت. در مجسمه های آپولو، او را به صورت جوانی بسیار زیبا با اندام نیرومند و مناسب و در حالی که صورتش هیچ وقت مو نداشت مجسم می کردند. چیز هایی که همیشه به همراه داشت، کمان و ترکش و چوب دست چوپانی و چنگ است.

آپولون
آپولون

دیانا (آرتمیس):

دختر ژوپیتر و خواهر دوقلوی آپولون است. این الهه، دوشیزه ی جوانی است که زیباست و زیبایی او با سخت گیری توام می باشد؛ گیسوان او حلقه حلقه شده و بالای سر یا پشت گردنش جمع شده است. جامه ای کوتاه در بر دارد که فقط تا زانوان او می رسد و کفش های پوستی مخصوص شکار به پا می کند؛ بازوان و ساق های پایش برهنه اند. جز تیر اندازی و شکار افکنی به هیچ چیز علاقه ندارد. این الهه ی زیبای شکار افکن و سنگدل، با همه دلربایی، از عاشق پیشگی بیزار است و با هرکس که دلداده ی او باشد سر ستیز دارد.

سرس (دمتر):

سرس الهه ی گندم و مظهر حاصلخیزی است. آن چه در یونان اهمیت خاصی برای این الهه به وجود آورد، جشن های معرف الووزیس بود که سالی یک بار برقرار می شد و از سراسر یونان هزاران نفر برای شرکت در این مراسم به کنار دریای یونان روی می آوردند. این جشن ها همیشه با مراسمی مرموز پایان می یافت که به رازهای الوزیس معروف بود و تنها کاهنه ها و دخترانی که در خدمت معبد الهه بودند حق شرکت در آن را داشتند. سرس دارای قیافه ای زیبا ولی جدی و گیسوان طلایی که رنگ خوشه های رسیده ی گندم است می باشد.

دمتر
دمتر

وولکان (هفائستوس):

وولکان فرزند ژوپیتر و هرا، زشت بود و از هر دو پا می لنگید. او خدای صنعت است و همیشه در زمین با کوره و آتش سرو کار دارد. به طور کلی تمام کارهای صنعتی، دستی و امور مربوط به معادن زیر نظر او بود و همچنین وی خدای آهن، برنج و نقره نیز می باشد. واژه ی وولکانو به معنی آتشفشان نیز از همین خدا آمده است. در دست وی چکشی دیده می شود و کلاهی کارگری و مخروطی شکل بر سر و جامه ای ساده که بازو و شانه راستش از آن بیرون است بر تن دارد. او دارای ریشی انبوه است که غالب خدایان از آن بی بهره اند.

هفائستوس
هفائستوس

مرکوری (هرمس):

پسر ژوپیتر و خدای سفر بود و چون در قدیم سفر به منظور تجارت صورت می گرفت، هرمس خدای تجارت و منافع مشروع نیز محسوب می شد. از آنجایی که لازمه ی تجارت و داد و ستد، سخن است، مرکوری خدای فصاحت و بلاغت، خدای هدایتگر ارواح مردگان و همچنین قاصد خدای خدایان نیز به شمار می آمد.

هرمس
هرمس

ورزش کاران یونان او را حامی خود هم می پنداشتند، چنان که در مدخل میدان ورزش معروف (اولمپیا)، که مرکز مسابقات المپیک بود، مجسمه اش را نصب کرده بودند. در تجسم هرمس، همیشه از این جنبه ی ورزشکاری او استفاده می کنند. اندامی موزون و ورزیده، موهایی کوتاه و انبوه و کفشی بالدار دارد. در دست او نیز عصایی بالدار است که دو مار بر آن پیچیده اند.

مارس (آرس):

خدای جنگ و جدال بود. یونانیان او را جوانی قوی هیکل و خوش اندام و تقریبا برهنه که گاه کلاه خودی بر سر و نیزه ای در دست دارد و گاه روی چلیکی نشسته است و سری برهنه با موهای حلقه حلقه دارد، مجسم می کردند. در نگاه او حالت جنگ جویی و پیکار طلبی احساس می شود.

آرس
آرس

ونوس (آفرودیته):

الهه ی عشق، فرزند کوپید، گل سر سبد خدایان است. وی همیشه به صورت زن جوان و زیبا با جهره ای جذاب نشان داده می شد. عالی ترین مجسمه های دوران کهن، مجسمه هایی است که برای این الهه ساخته شده است و عالی ترین اشعار قدیم یونان و رم در وصف این الهه می باشد. از نظر یونانی ها اندام او مظهر کامل تناسب بود. بدین سبب هر وقت که مفهوم زیبایی از نظر آن ها و رومیان تغییر پیدا می کرد، در تجسم ونوس نیز تغییراتی داده می شد. عالی ترین مجسمه ی ونوس، در ملوس در سال ۱۸۲۰ به دست آمده است و اکنون در موزه لوور پاریس می باشد.

آفرودیته
آفرودیته

نپتون (پوزئیدون):

نپتون خدای آب هاست. تمام دریاها، رودها، سیلاب ها و زمین لرزه ها در سیطره ی او قرار داشت.

پوزئیدون
پوزئیدون

کوپید (اروس):

ونوس عده ی زیادی الهه ی کوچک زیر فرمان خود داشت. یک خدای کوچک ولی خطرناک، همیشه همراه ونوس و آماده ی فرمانبرداری از او بود. این خدای کوچک اروس است. اروس با تیر و کمانی آماده بود تا ونوس هرکس را که فرمان دهد، آماج تیر نامرئی خود کند و این دل را گرفتار عشق نماید. علامت قلب تیر خورده، مظهر تیر اندازی همین اروس می باشد. کوپید را معمولا به شکل بچه ای ۶ یا ۷ ساله نشان داده اند در حالی که تیر و کمانی نیز همراه اوست.

کوپید
کوپید

باکوس (دیونیسوس):

از خدایان مهم و پسر ژوپیتر می باشد. در حالی که جسمی دردست دارد،  او را به صورت نیمه عریان نشان داده اند.

دیونیسوس
دیونیسوس

هلن:

تمام قتل و کشتار سهمگین تروا که خدایان را هم در آسمان به صف بندی در برابر یک دیگر وا داشت، بخاطر هلن زن زیبای منلائوس، پادشاه اسپارت بود. هلن عشاق بسیار داشت ولی به شوهرش وفادار بود. روزی پاریس پسر تروا به دربار اسپارت رفت و در آن جا براثر اغوای ونوس، او و هلن عاشق یکدیگر شدند و با هم به تروا فرار کردند.

هلن
هلن

شاهزادگان و پهلوانان سرتاسر یونان از این واقعه غیرتشان به جوش آمد و دست همراهی به منلائوس دادند و تحت فرمان آگاممنون برای سرکوبی پسر پادشاه تروا و باز گرفتن هلن زیبا، روانه ی تروا شدند و از اینجا جنگی در گرفت که ده سال تمام ادامه داشت. اما یونانیان که قادر به شکست تروا نشدند، ناچار دست به حیله زدند و اسبی چوبین ساختند و خود را درون آن پنهان کردند و با آن به تروا راه یافتند و شهر را آتش زدند. پادشاه و پسرانش همه کشته شدند و هلن با منلائوس به اسپارت بازگشت و اندکی بعد عاشق دیگری برای خودش پیدا کرد. بالاخره بعد از مرگ شوهرش، به روایتی به جزیره رودس رفت و درآن جا به امر ملکه به درختی به دار آویخته شد.

اسب تروا
اسب تروا

هرکول (هراکلس):

هرکول بزرگترین پهلوان بشری افسانه ی خدایان یونان بود. او در تاریخ جهان به صورت مظهر نیرومندی و قدرت درآمده است. بدین جهت، وی را موسس بازی ها و مسابقات المپیک شمرده اند. هرکول را به صورت پهلوانی به تمام معنا شریف و اصیل، در حالی که عضلاتی بسیار ورزیده و محکم و سری نسبت به بدن کوچک دارد و غالباً ایستاده و به چوب دستی تکیه داده است نشان داده اند. هرکول کارهای قهرمانی و تاریخی بسیار کرد است که از جمله ی آن ها پیروزی های دوازده گانه اوست. نام دوازده خوان او (شیر نیمیایی، مار نُه سر، گُراز اریمانتوس، خفاش های دریاچه استومفالوس، غزال کوهستان سرنیتس، اصطبل آوگیاس، گاو وحشی کریت، اسبان دیومدس، کمربند هیپولیتا، گاوهای گرئون، سیب های زرین، سفر هرکول به دوزخ) می باشد.

هرکول
هرکول

پرومته:

پرومته مظهر نیرومند عصیان بود. پرومته که تقربی در دستگاه زئوس داشت، تصمیم گرفت علم و دانش خدایان را به آدمیان بیاموزد تا اطاعت و تسلیم محض را که خدایان از آدمیان می خواستند، به صورت عصیان در آورد. اما زئوس به کمک چند خدای دیگر، پرومته را اسیر کرد و با زنجیری ناگسستنی در یکی از قله های مرتفع کوه های قفقاز به بند افکند و به تخته سنگی عظیم بست و عقابی را مامور ساخت که هرروز صبح به آنجا رود و جگر پرومته را بیرون بیاورد و غذای روزانه ی خود قرار دهد. اما هر شب دوباره جگر پرومته به جای خود باز می گشت و صبح روز بعد دوباره شکنجه شروع می شد. اما پرومته این شکنجه را تحمل می کرد و در عصیان خود باقی می ماند و زبان به تقاضا نمی گشود.

پرومته
پرومته

زئوس که نتوانست پرومته را به پشیمانی وا دارد، محرمانه به هرکول دستور داد که با تیر خود عقاب قفقاز را از پای درآورد و پرومته را از بند برهاند. هرکول نیز این کار را کرد.

هیپریون:

پسر اورانوس و گایا و پدر خورشید بود. اما شاعران اغلب او را خود خورشید می دانستند.

دیگر قهرمانان و خدایان عبارتند از:

سال، پیتون، لسیفر، وسپر، لونا، هیراد، اریون، سیریوس، کالیستو، پاندورا، اپیمتیوس، تمپستیاس، میترا، اریس، لاوس و پنالس، یونیوس، می تونا، میجیا، همین، مرفئوس.

خدایان کشور شرق:

ورتنوس، فلورا، پومونا، پالس، ترمینیوس، یانوس.

خدایان آب ها:

اوسینوس، تلیس، نریدس، نپتون، آمفی تریت، تریتون، پرتئوس، گلاکوس، سیرس، چاریبدیس، سیلا، سیکلپ ها، گرگن ها، آرتوزا، لادون.

خدایان کوه ها و جنگل ها:

دافینس، فاندز، ریستئوس، بربادوس، مارسیاس، پان، نارسیسوس، هاما دریادس، دریادس، ولکانوئس، آتلانتید ها

 

امتیاز دهید: ستاره ی سمت راست یعنی یک امتیاز و ستاره ی سمت چپ یعنی پنج امتیاز.
[تعداد: 11 میانگین: 4.2]
ارتقاء کسب و کار شما

ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید